سخن مترجم:
بدون تردید هیچ کار و تلاشی ـ اعم از بزرگ و کوچک و ارزشمند و کم اهمیت ـ بدون اخذ تمهیدات شایسته و اتخاذ اسباب لازم و مناسب یا اصلاً تحقق نمییابد و یا نتایج چندان مطلوب و رضایت بخشی به دنبال نخواهد داشت.
یکی از امور بسیار مهم، مبارک و سرنوشتساز، انتقال هدایت حیات بخش الهی به سمع و نظر جهانیان است، لذا اتخاذ تدابیر لازم و سازوکارهای مقتضی جهت دستیابی به این آرمان آرام بخش اجتنابناپذیر است. یکی از این سازوکارها شناخت کافی و وافی از مخاطبان و شرایط و اوضاع و احوال زمانی و مکانی میباشد، چرا که داعی فاقد این خصیصه ارزشمند نمیتواند پیام دین خدا را کما هو الحق به دیگران انتقال دهد و ناگزیر در طی طریق دعوت ناکام مانده و یا دچار انحراف و کجروی میشود.
به بیانی دیگر: بدون لحاظ و ارزیابی متغیرات و ثبات قدم بر ثوابت، در اتخاذ تصمیمات و مواضع لازم در برابر حوادث و رخدادهای پیش آمده در دام مهلک افراط و تفریط افتاده و به جای تعامل درست و عزتمند در ورطه تقابلی یاسآور و نابرابر سقوط خواهند کرد، لذا برای پرهیز از این محظور باید به نخستین داعی و گیرنده کلام حق یعنی پیامبر نور و رحمت ـ ص ـ تاسی جست و راه و رسم ایشان اسوه و الگو قرار داده شود که چقدر در این زمینه نیز همچون سایر زمینهها توانا و چیره دست بوده است.
متاسفانه جریانات و داعیان اسلامی معاصر در بسیاری موارد فاقد این خصلت و خصیصه بوده و نتوانستهاند راه این بزرگوار را ادامه دهند، لذا غالبا مواضعی نامناسب اتخاذ نموده و یا فراتر از توان و ظرفیتهای خود اندیشه و عمل کردهاند که بعضا نتایج ناگواری نیز به دنبال داشته است.
نویسنده ارجمند نوشتار پیش رو به این نقص و کمبود در میان مسلمانان پی برده و به خوبی زوایایی از آن را در میان سیره رسولالله جستجو نموده و به رشته تحریر درآورده است، امید اینکه مورد استفاده شایسته همگان به ویژه رهبران و داعیان دین خدا قرار گیرد ـ و الله الموفق للصواب ـ.
یکی از اشکالات بزرگ و اساسی کار کسانی که بر مسند رهبری و پیشگامی مردم در امر سیاست، فتوی و پرورش، تکیه زدەاند این است کە افق دیدشان بسیار محدود بوده و دورتر از جلو چشم خویش را نمیبینند.
این نقص و کمبود در دنیای کنونی بیشتر برجسته و نمایان است، زیرا حتی تصمیمات و برنامهریزی های کشورها و مراکز تصمیمگیری دور دست و همچنین تصمیمات ما نیز تاثیر متقابل بر یکدیگر دارند؛ لذا عدم شناخت کافی از توازن قوای سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی به امور ناگواری همچون گرفتار کردن و در مخمصه انداختن عمومی، شتابزدگی در اقدامات و تصمیمات و افتادن در دام نتایج فاجعهباری، منجر میگردد.
انسان وقتی به زندگی و سیره مبارک و عطرآگین رسول رحمة للعالمین ـ ص ـ مینگرد دچار حیرت و شگفتی خواهد شد که میزان درک و شناخت این بزرگوار از شرایط داخلی ( مکه و مدینه )، منطقهای ( شبهه جزیره عربستان ) و بین المللی ( امپراطوری های فارس، روم، مصر و حبشه) تا چه اندازه بوده است!
هیچ پیامبری را ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ نمیبینی که تنها به امر آموزش فضایل اخلاقی، روشهای بندگی و عقاید و باورها پرداخته باشد بلکه با استمداد از ملکه فطری، منزلت معصوم نبوت و رسالت و مشاوره مدام با صاحب نظران پیرامونش، آگاهی و اطلاع کامل از تغییر و تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی داشته و بر این اساس موضعگیریهای متناسب با شرایط مختلف ـ اعم از برنامهریزی، تعامل، کوششهای دیپلوماتیک و نظامی، تلافی، مجازات، موفقیت و پیروزی، شکست و تصحیح و جبران اشتباهات ـ را به نحو شایسته اتخاذ میکرد، پیامبر بزرگوار اسلام هم از این قاعده مستثنی نیست که در اینجا فرازهایی مربوطه از سیره نورانیاش را ورق میزنیم:
الف) در بعد داخلی:
ایشان ـ ص ـ در چارچوب داخلی و محلی بسیار حکیمانه و داهیانه عمل مینمودند، که به پارهای از آنها اشاره مینماییم:
ــ تا زمانیکه در مکه مکرمه حضور داشتند با ملاحظه فاکتورهایی همچون عدم برخورداری از توان لازم، حرمت و منزلت مکه و مسالمتآمیز بودن دعوت الهی هیچگاه علیه دشمنان و مخالفانش دست به اسلحه نبرد.
ــ هنگامی که وارد سرزمین مبارک مدینه نور و رحمت شد بلافاصله اقدام به ساخت و تاسیس مسجد نمود تا به عنوان مرجعی برای جامعه جدید تلقی گردد.
ــ عقد قرارداد اخوت و برادری ایمانی میان مهاجرین و انصار، تا رکن رکین همکاری اجتماعی تحقق یابد و از سوی دیگر با اهل کتاب موجود در مدینه نیز عهد نامه نوشت تا استقرار دولت و صلح و آشتی داخلی به وجود بیاید.
ــ از لحاظ مالی و اقتصادی هم بازاری را بنا نهاد تا منابع ثروت و درآمد را میان همگان تقسیم و از احتکار و جمع شدن اموال در دست یهودیان جلوگیری به عمل آورد.
ب) در بعد منطقهای:
پیامبر خدا ـ ص ـ در این زمینه گامهای بلند و حکیمانه زیر را برداشت:
ــ امضای قرار داد آتش بست با قبیله متجاوز قریش تا وی را به زانو درآورد.
ــ هم پیمانی با قبائل مسلمان و کافر شبهه جزیره عربستان.
ــ استقبال از هیئت های نمایندگی بیعت کننده.
ــ تبعید عناصر و نیروهای توطئهگر.
ــ پذیرش ایمان و تعهد ظاهری از اعراب و اکتفا به انجام کلیات دین و همچنین تالیف قلوب افراد ضعیف الایمان در میان ایشان.
ج) در بعد خارجی و بینالمللی:
پیامبر حکیم و دانا و آیندە نگر در این زمینە نیز تصمیماتی اتخاذ فرمود:
ــ گسیل داشتن نمایندگانی مدبر و توانا به سوی سران و فرمانروایان کشورهای مختلف، ضمن دعوت ایشان به سمت خیر و فلاح دنیا و عقبی و نشان دادن نرمی و ملاطفت با آنان، برای تکمیل و تتمیم این هدف والا و ارزشمند هدایایی را نیز برایشان ارسال فرمود.
ــ بخاطر رعایت و همسویی با عادات و تقالید حکومتداری آن دوران، مهری را ساخت و نامههای ارسالی خویش را نیز ممهور به آن مهر رسمی کرد
و اینک به پارەای دیگر از اقدامات و تصمیمات داهیانه پیامبر گرامی اسلام کە حاکی از تلاش آن ابر مرد تاریخ بشریت برای شناخت و آگاهی از محیط و شرایط پیرامون است، اشاره خواهیم کرد:
ــ پیش از وقوع جنگ و درگیریها فردی توانا به نام " نعیم بن مسعود " ـ رض ـ را به منظور جمعآوری اخبار و اطلاعات به منطقه مورد نظر میفرستاد.
ــ تلاش برای آگاهی از شمار جنگاوران جنگ بدر به منظور تهیه ساز و برگ نظامی لازم.
ــ نزدیکتر و همسوتر دانستن رومیان نسبت به زردشتیان، چرا که ایشان در زمره اهل کتاب قرار داشتند، از این رو برای شکست رومیان اندوهگین و بخاطر پیروزیشان ابراز خوشحالی مینمود.
ــ دستور دادن به صحابی بزرگوار " زید بن ثابت " ـ رض ـ برای آموزش زبان عبری و سریانی به منظور ترجمه کتابهایشان.
ــ خودداری از محاکمه و انتقام گرفتن از منافقان از بیم اینکه مبادا از سوی مخالفان خارج از شهر مدینه به کشتن یاران و پیروان متهم گردد چرا که از نظر اینان و در این گونه شرایط تفاوتی میان افراد نیست و تشخیص سره از ناسره بسیار مشکل است.
ــ استقبال و استفاده از تجارب دیگران، چنانچه در جنگ " خندق " از تجربه و اندوخته جنگی " سلمان فارسی " ـ رض ـ بهره برد.
ــ اطلاع و شناخت کافی از خلق و خوی حکومت و ملت سرزمین حبشه ( اتیوپی کنونی ) باعث شد یاران خویش را به عنوان پناهنده بدانجا بفرستد.
ــ تجویز استفاده از آواز و موسیقی در جشن و آهنگ عروسی مردمان مدینه بخاطر رعایت خواست و علایق درونیشان.
ــ تاسیس مجلس و پارلمانی به منظور مشورت و تبادل نظر در امور مربوط به صلح و جنگ.
در پایان این نوشتار بسیار بجا و منطقی است بپرسیم:
اگر پیامبر اسوه و الگو ـ صلوات ربی و برکاته علیه و علی آله ـ اکنون در میان ما میزیستند، آیا مراکز مطالعاتی زیادی به منظور شناخت حقایق و شرایط و اوضاع روزمره تاسیس نمیکردند؟!
آیا مجالس مشورتی زیادی منعقد نمیشد؟ آیا مسئولیتها بر اساس اصل " شایسته سالاری " تعیین و توزیع نمیگشت؟ و آیا استعدادهای درخشان و ویژه شناسایی و هدایت نمیشد؟
بدون شک پاسخ همه پرسشهای بالا مثبت بوده و مشکلات موجود در این حوزهها برطرف میشد.
این است که خدای علیم حکیم در باره ارزش و جایگاه رسول و رسالت آسمانی میفرماید: " همانا پيامبرى از خودتان به سوى شما آمده است كه آنچه شما را برنجاند بر او سخت است، بر هدايت شما حريص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است. " توبه ـ ۱۲٨
و یا از زبان پیامبر خدا ابراهیم ـ صلوات الله و برکاته علیه ـ میفرماید: " پروردگارا! در ميان آنان پيامبرى از خودشان مبعوث كن تا آيات تو را بر آنها بخواند و آنان را كتاب و حكمت بياموزد و (از مفاسد فكرى، اخلاقى و عملى) پاكيزه شان نمايد، همانا كه تو خود توانا و حكيمى. " بقره ـ ۱۲۹
از این دو آیه میتوان نتیجه گرفت که ایشان یکی از افراد جامعه بشری بوده و برای تامین سعادت و خوشبختیشان مبعوث و برانگیخته شده است.
جان کلام اینکه: قلب مبارک و نورانی پیامبر رحمة للعالمین تنها با آسمان و عرشیان در ارتباط نبود بلکه مدام با زمین و فرشیان نیز ارتباط تنگاتنگ داشت تا بتواند زندگی ایشان را بر اساس هدایت ربانی تنظیم و رهبری نموده و آنان را در دریای متلاطم حیات دنیوی به ساحل امن حیات طیبه قرآنی برساند.
به امید بعثت و برانگیختی مجدد حیات پیامبرانه و آرمیدن زیر سایه روحافزای درخت پربار مکتب آسمانی اسلام.
بانه ـ ۱۱ / ۵ / ۹۷
منبع: کانال تلگرامی دکتر عاشور ابوزید
نظرات